امان از خنده ای که وسطش بغض کنی...
باهرکه ساختم ، باختم...
این روز ها... اگر زیاد وفادار باشی: "با سگ" اشتباهت میگیرند...! زندگی هیچ وقت اندازه ی تن ما نشد! حتی وقتی خودمان بریدیم و دوختیم... هرگاه خبر مرگم را شنیدی در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته شده "ساده بودم،باختم" تمام نیمکت های پارک دو نفره هستند خیالی نیست... روی چمن میشینم... از کنارم رد شد... بی محلی اش آزارم نداد... اما سوختم وقتی گفت: "ندیدمت" من و دلم هم نفسیم با نفس خیال تو هم نفسم هر نفسم فدای تو... تو زمونه ای که یه پسر 16 ساله با 40 کیلو وزن و یه ماشین شاسی بلند میشه مرد رویا ها ... ما بچه های کوچه خاکی نامرد باشیم بهتره... آنکسی را که دوست داشتم آدم با گذشتی بود از من هم گذشت.... زیر خودم خط کشیدم که مهم شوم فکر کردند غلط املایی ام پاکم کردن... بیچار من... کسی را پاشویه میکردم که از تب دیگری میسوخت! خیانت است یا عدالت؟؟؟ نوشت "دوستت دارم" و برای دو نفر فرستاد... انگار حرف "ر" اضافس! به هرکس گفتم "درکم کن" دکم کرد... دکتر هم دیوانه شد! وقتی چند لحظه از سکوتم را برایش معنا کردم... دست روی دلم نگذار... میسوزی! داغ خیلی از چیز ها بر دلم مانده مصیبتی آزارم می دهد... این که: دختران هرزه ی امروز "مادران فردایند" حس اون سیگاری رو دارم که همه جا حرف از ترک کردنشه... دیگر از وفا میترسم... چند روز پیش سگ گله را با گرگی دیدم... پرنده ای که رفت بگذار برود... هوای سرد بهانه است... هوای دیگری به سر دارد... من فقط تو را دارم عشقم...
تنهای تنهایم گذاشت خواهشی دارم
تو در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش
نذار...
قالب جدید وبلاگ پيجك دات نت |